آدما نویسنده بهار مرادنژاد دکلمه فاطیما
آدما نویسنده بهار مرادنژاد دکلمه فاطیما
آدما یه جورایی عجیب و پیچیده شدن دیگه کسی رو نمیشه از چشماش شناخت
خیلی ها هر روز دارن خاطراتشونو زندگی میکنن بوی یه عطر اسم یه کوچه یه رنگ
خاص دیوونه شون میکنه بعضی شبا کنج یه اتاق و یه عالمه تنهایی رو دارن ورق میزنن
اما فردای همان روز با چشماشون میخندن خیلی هامون ضربه خوردیم ترک خوردیم کم آوردیم
اما بازم میخندیم کسی هم نمیدونه اون موقع که به یک نقطه خیره شدیم و قهوه مون از دهن افتاد
یا زمانی که با صدای بوق ماشینای دیگه فهمیدیم چراغ سبز شده
به کدوم آروزی محالی فکر میکردیم و کدوم غیر ممکن زندگیمون
نویسنده بهار مراد نژاد
دکلمه فاطیما
دانلود دکلمه صوتی
دانلود دکلمه تصویری
بیشتر بخوانید
بسیار زیبا
آفرین زیبا بود
عاالی و بسیار زیبا
عالی بود فاطیمای عزیزم آرزوی بهترینها رو برات دارم
بی نظیر هستین
حس خوب رو میشه دریافت کرد
بی نظیر و عالی و دلنشین عزیز دلم
دست مریزاد داری جانانم ❤️❤️
عالی بود عزیزجان لذت بردم
بی نظیر و عالی عزیز دلم
دست مریزاد داری جانانم
کار خانم فاطیمارو شنیدم بسیار زیباودلنشین بود
موفق باشید خانم فاطیما
کارت درسته آفرین عزیز دلم. موفق باشی?❤