کافه سکوت دکلمه و شعر نفیسه کلهری
کافه سکوت دکلمه و شعر نفیسه کلهری
قهوه سرد شده …..
کام مرا تلخ نکرد
دیدهای دل نگران،
نیمکتی چشم به راه میهمان،
رقص این شعله شمع
عطر عود و مریم
خندهٔ میز کناری
دل من را برده
سمت او و
خیالی موهوم،
سایهای میآید
قهوه از هرم نفسها گرم شد
همچو قندی دلش شیرین شد
دل نیمکت لرزید
برق چشمان من…
یک جهان روشن شد
عرق شرم زپیشانی این شمع چکید
سرد گشته بدنش…
بوی عطر تلخی
در فضا پیچیده
با خیالی راحت فریاد بر آوردم که،
قهوهای تلخ بیاور لطفا
چه سکوت تلخی؟؟!!
ناگهان زمزمهای نجوا کرد
خوب هستید شما؟؟؟
به خودم آمدم و دیدم که،
خبری نیست از آن
تلخی عطر…
باز هم نیمکت خالی،
باز سوسو زدن شمع،
باز هم قهوه سرد،
تلخ کند کام مرا
دکلمه و شعر نفیسه کلهری
دانلود دکلمه کافه سکوت
دانلود دکلمه تصویری کافه سکوت
بیشتر بشنوید
غزل 102 غزلسرا حافظ دکلمه محمدرضا کاکائی
زمستان شاعر ریحانه جهانی دکلمه فرزانه سیفی
مادر نویسنده چارلی چاپلین دکلمه امیرحسین نجفی
دلتنگی عشق شاعر عبدالجبار كاكايى دکلمه حسین زنهاری