درد شاعر جواد الماسی دکلمه فاطیما

درد شاعر جواد الماسی دکلمه فاطیما

درد شاعر جواد الماسی دکلمه فاطیما

درد شاعر جواد الماسی دکلمه فاطیما

رفتی بخوابی ، من ولی بیدارم از درد
برعکسِ تو هرلحظه خودآزارم از درد

درمانده ام با کوهی از غمها چه سازم؟
ازدست خود هم خسته ام بیزارم ازدرد

هرگوشه یِ دنیای ِمن ماتم گرفته
دق میدهد بی شک مرا افکارم از درد

غم آمده ویران کند این خسته جان را
رویِ کدامین شانه سر ، بگذارم از درد ؟

شب تا سحر میسوزم و گلهای حسرت
در دشتِ سینه بی صدا میکارم از درد

حرفی نمیگویم همین اندازه کافیست
گل بودم اکنون بدتر از، صد خارم از درد

جان میفروشم بر اجل باشد خریدار
ارزان ترین محصولِ این بازارم از درد

دلخسته از نامردمی ، سنگ صبورم
از بیکسی همصحبتِ اشعارم از درد

شاعر جواد الماسی (سنگ صبور)

دکلمه و میکس فاطیما

 

دانلود دکلمه

 

دانلود ویدیو دکلمه

دکلمه های بیشتر

نقش مهر شاعر حبیب مهدوی دکلمه مهری خوبان
شهرزادم باش شاعر بهرام نیکروش دکلمه نفیسه ماچانلو
کوچه عشق شاعر رحمان نصر اصفهانی دکلمه علی برزگر
ساز ناکوک جدایی شاعر نسرین جهاندیده دکلمه علی شیراوند
دوستت دارما نویسنده حسین سلیمانی دکلمه منیرالسادات جلالی

deklame

مدیر سایت های دکلمه . آوای مستان . بلاگ شاعران و عشق زیبا

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *