دلخور مشو شاعر داود همراز دکلمه راحله افسری
دلخور مشو شاعر داود همراز دکلمه راحله افسری
دلخور مشو ای برگ رنگ پریده و در حال احتضار پاییزی
آدمها همین اند ، تا در بهار بر فراز شاخه ها سبزی ،
برایت شعر عاشقانه میسرایند و در تابستان به عشقت زیر سایه ات مینشینند ،
ولی امان از روزی که در پاییز ، با صورتی زرد ،
بر زمین بیافتی ، بلافاصله از چشم آدمها هم می افتی و در
جشن برگ سوزانی آتش ات زده دودت را هوا میدهند و
بسادگی از روی خاکسترت عبور کرده به راه خویش میروند …
شاعر داود همراز
دکلمه راحله افسری
میکس آرش
دانلود دکلمه
دانلود دکلمه تصویری
بیشتر بخوانید
چیزی نگو دکلمه و شعر پریسا کشکولی
افسوس شاعر کوشا وفایی دکلمه آرمین حسینی
هر طرف شاعر سارا سلماسی دکلمه زهرا عوض پور
انتظار شاعر دکتر مهوش سلیمان پور دکلمه آرش جهانبخشی