کابوس دکلمه و شعر سپیده طالبی
کابوس دکلمه و شعر سپیده طالبی
تو می پرسی که آیا حال من خوب است ؟!
چگونه خوب باید بود وقتی حال دنیامان غم آلود است!
در این عصر فضیلت کُش
چگونه بود باید خوش که هر روزش تقابل بینِ ابراهیم و نمرودست!
در این فکرم …
که آیا عاقبت شبهای تار این قبیله روز میگردد؟!
به جای حسرت و نفرین …
چراغ عشق آیا خانمان افروز میگردد؟!
نمیدانم کدامین وقت …
نسیم زندگی با حال مان دمساز میگردد…
حقایق روشن و هر باوری ابراز میگردد …
و اصلن عاقبت آیا که آزادی دوباره باز میگردد ؟!
چه باید گفت … حتّی این طبیعت هم مرا مبهوت میسازد …
به گاهی که جهنم را در این ناسوت میسازد!
و بر تابوت ها تابوت میسازد!
چگونه خوب باشم من …
که اینگونه مرا در شهر خود بیگانه پندارند!
و با بیگانگان همراه و هر نامحرمی را لایق این خانه پندارند!
چه گویم من از این ظلمی که کرده روی مان را زرد!
و یا خشمی که میجوشد درون سینهی پر درد!
چه گویم من ؟! … چه باید کرد؟!
تو می پرسی که آیا حال من خوب است ؟!
چگونه خوب باید بود وقتی که نفس در سینه محبوس است!
تمامِ روز عاشورا
تمامِ خواب کابوس است!
دلم را منجمد کردست یک افسوس پیوسته …
نفس در سینه ام قندیل ها بسته
زمین خسته ، زمان خسته، تبارم زخمی و زخمم نمکسود است!
هوا اینجا زمستان بوده تا … بودست!
چگونه خوب باید بود؟
چگونه حال من خوب است؟!
دکلمه و شعر سپیده طالبی
دانلود دکلمه صوتی
دانلود دکلمه تصویری
بیشتر بشنوید
امان نداد شاعر صبا حسنوند دکلمه محمد پازوکی
زندگی شاعر مریم حاج علیان دکلمه فریبا عطاریان
دریایی شاعر فروغ فرخزاد دکلمه ساناز دست غیبی
من مرگ را شاعر احمد شاملو دکلمه محسن شمس
تمام شعر منی شاعر مریم پیروزیان دکلمه نیلوفر مظاهری