عشق مجازی دکلمه و شعر علی تنها
عشق مجازی دکلمه و شعر علی تنها
سر گرم خودم بودم
در حیطهی آسایش
شعری، سخنی، نَقلی
اندیشه و آرامش..
سرگرم خودم بودم
از حاشیهها ایمن
دور از همهی دنیا
دور از زنِ اهریمن
تفریح ، شبی ، گاهی
سرمستی می میشد
ته ماندهی عمر اما
بی دقدقه طی میشد
ناگاه شبی شرجی
او وارد بازی شد
تقدیر منِ بد بخت
یک عشق مجازی شد
این دشمن پنهانی
دلدادهی فرضی بود
در پنجرها پنهان
معشوقهی قرضی بود
با چهرهی آریه
مخ میزد و دل میبرد
صد عاشق دلساده
از عشق رُخش میمرد
پشت همهی اینها
سربسته چه رازی بود
عفریتهی بد ذاتی
سردستهی بازی بود
جادوگر بد سیما
در سیرِ همین بازی
با جمع هوس بازان
مشغول هوس بازی
چشمش که به من افتاد
دامِ دگری وا کرد
در کومهی آرامم
صد ولوله بر پا کرد
صیدش شدم و رفتم
در دام پر از رنگش
افتام و گم گشتم
در حیله و نیرنگش
دوران سپری میشد
با عشق دروغینش
تا باغ سفر کردم
ماندم پسِ پرچینش
در لحظهی دیدارش
دل حول و ولایی داشت
سیمای پر از رنگش
از دور جلایی داشت
آغوش پر از عیشش
گهوارهی آتش بود
آئینهی عشق او
سرشارِ خط و خش بود
در فال من و او یک
آتشکده روشن بود
آن چهرهی چین خورده
تصویر خود من بود
تعبیر بدِ فالم
از پیش مشخص بود
یک دلبر پنهانی
سهم منِ بیکس بود
لعنت به چنین عشقی
خوش باد فراموشی
لعنت به تنِ سردش
لعنت به همآغوشی
ای چرخ چهها کردی
در حق منِ تنها
چرخیدی و چرخاندی
دورِ همه دنیا
هستی ز کفم بردی
در حسرت خواهشها
ماندم منو آمالم
اینک شدهام رسوا
لعنت به خیال تو
در نیمهی آن شبها
نفرین به مجازی و
لعنت به دلِ “تنها”…
(۲۴ خرداد ۹۸)
دکلمه و شعر علی تنها
دانلود دکلمه تصویری
دانلود دکلمه تصویری
بیشتر بخوانید
غزل 46 حافظ دکلماتور شیدا نامور
دعای پارسی نوروز با صدای دکلماتورها
کما نویسنده سارا زمانی فر دکلمه پرستو سرانجام
یک ثانیه لبخند شاعر پرستش مددی دکلمه ایران شایگان