برگریزان نویسنده و دکلمه کتایون جوان

برگریزان نویسنده و دکلمه کتایون جوان

برگریزان نویسنده و دکلمه کتایون جوان

برگریزان نویسنده و دکلمه کتایون جوان

آنگاه که دل میگیرد ازاین چرخ غدار و فلك گژمدار روزگار

درفصل سردنبودنت چون برگ خشگيده زردی به رهگذار …

ويابرگ سرخ
برافروخته اي به انتظار…

بیش ازهمیشه دلم برایت تنگ میشود…..
بیش ازهمیشه دلم برایت تنگ میشود…

چشم به گامهایت میدوزم درغروب زیبای گندم زار…
چشم به گامهایت میدوزم درغروب زیبای گندمزار…

تابرایت جانفشانی نمایم بیقرار…

درواپسین لحظات نبودنت همچون خزان برگریزان،‌همچون برگ باران خورده ای بی اتصال…
ازشاخه ی بادخزان دیده ای بی اختیار…
دراندیشه سفری دوربر شانه زارت به نظاره مینشینم…

زردی وجودم از سردي نبودنت بودو بتدریج طاقتم را ازکف ربودومن ماندم درکنارهم قطارانی بی تاروپود…

تنها امیدم بازگشت پربهای توست.. ای مهربانم ومیدانم هرچندنباشم امابا امدنت سرخواهم کشیدبه بی کران..اوج خواهم گرفت در آسمان نیلگون پرنفس

تو دَم عیسی ای برای مُردگان بی نفس…
تو دَم عیسی ای برای مُردگان بی نفس…
ای مهربانم پس تا امیدآمدنت هست میمانم ومیدانم كه روزی از زمین برخواهم آمدهرچند دیر…

و در سپیده دَم آنگاه که بانی عشق درقلبم هویدامیشودهمچون چشمه ای درکوهسارعشق درمن جاری میشود…
و جُور باد خزان برایم بهاری نو میشود…
وجُور باد خزان برایم بهاری نو میشود…
زندگی ازنوآغازمیشود…

وچقدربیش ازهمیشه دلم برايت تنگ میشود…
وچقدربیش ازهمیشه دلم برايت تنگ میشود…

عاشقت هستم ومیدانم ومیمانم…
عاشقت هستم ومیدانم ومیمانم…
عاشقت هستم ومیدانم ومیمانم…

دکلمه و متن کتایون جوان

میکس حسن بلوچیان

 

دانلود دکلمه

 

دانلود دکلمه تصویری

بیشتر بخوانید

تب سرد دکلمه و شعر هاله محمودی
دولت عشق شاعر مولانا دکلمه آرزو طینت
خیالت شاعر علیرضا غفارزاده دکلمه مریم طراوت
کاش شاعر دکتر سالار عبدی دکلمه افسون غفائی

deklame

مدیر سایت های دکلمه . آوای مستان . بلاگ شاعران و عشق زیبا

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *