قایق نجات دکلمه و شعر علی صاحبکار

قایق نجات دکلمه و شعر علی صاحبکار

قایق نجات دکلمه و شعر علی صاحبکار

قایق نجات دکلمه و شعر علی صاحبکار

من همیشه کنار خاطرتم
توی هر ثانیه کنار منی

خواب دیدم شدی عروس من و
همسر و یار و غم گسار منی

همه ی حقمی از این دنیا
من ولی بند کیف تو جیبت

به جهنم که دوزخی میشم
راضی ام من به قاچی از سیبت

من به آغوش تو گرفتارم
تن تو قایق نجات منه

بودنت توی عکس رو دیوار
بهترین بخش خاطرات منه

توی زیبایی تو شکی نیست
انگار از نور ماه افتادی

من تو رو توی جاده ها بردم
من تو رو … تا که راه افتادی

توی وصف تو واژه کم دارم
از تو گفتن چقدر سخته برام

پادشاهی که به قلمرو نیست
بودنت مثل تاج و تخته برام

مثل روزای جنگ تحمیلی
مثل پایی که روی مین میره

مثل یک نخبه ای که از آخر
از دلش عشق سرزمین میره

از غم رفتن تو پر میشم
چه قدر سرتقی و لجبازی

تو نگاهت چقدر تحقیره
مثل فرمانده ای به سربازی

همه ی آرزوی من اینه :
به همون خاطرات برگردیم

کاش میشد بگم که عاشقتم
کاش میشد بگی که هم دردیم

دکلمه و شعر علی صاحبکار

 

دانلود دکلمه شعر عاشقانه

 

دانلود دکلمه تصویری

بیشتر بخوانید

اشتیاق شاعر فریدون مشیری دکلمه مهران کشفی پور
انتظار شاعر سیمین بهبهانی دکلماتورها سعیده الفت و فائزه آدینه زاده
گلهای کبود شاعر فریدون مشیری دکلماتورها زهرا مختاری و تارخ محمدزاده
در وصف یار شاعر احمدرضا رنجبر دکلماتورها احمدرضا رنجبر و خیرالنساء بهارلو

deklame

مدیر سایت های دکلمه . آوای مستان . بلاگ شاعران و عشق زیبا

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *