انبوه زمستانیم شاعر آرزو کاظمی دکلمه علیرضاچولابی
انبوه زمستانیم شاعر آرزو کاظمی دکلمه علیرضاچولابی
” انبوه زمستانیم ”
زیر چکمه های تنهایی
نمی دانیم با کدام اطمینان
می توان خندید
وقتی پاهایمان تاول زدند…
از این همه وقت
دویدن و نرسیدن
روی شکافهای خسته زمین
وقتی که درد
بی اندک ملاحظه ای
از شانه هایمان بالا می رود
و بسان ابرهای تیره
جلوی چشمان
خورشید آرزوهامان را می گیرد
آن دم باران دلتنگی
سراسیمه نازل می شود
بر دریچه ی پریشان صبح ما …
فریادم همه این است
که مدتهاست
استخوانمان
ازاین همه سرما
خون گریه می کند …
و هیچ کس حواسش به ما نیست
که از این حجمه ی پوچی
می سوزیم و می گدازیم
شاعر آرزو کاظمی
موسیقی متن Göksel Baktagir
صدابردار و دکلمه علیرضاچولابی
دانلود دکلمه
دانلود دکلمه تصویری
بیشتر بخوانید
عشق جاویدان دکلمه و شعر هاله محمودی
بانوی من شاعر نزار قبانی دکلمه محمدرضا کاکائی
نبودن نویسنده حمید سلیمی دکلمه سالار بختیاری
ساز ناکوک جدایی شاعر نسرین جهاندیده دکلمه علی شیراوند